محل تبلیغات شما

دیشب بقدری بقدری سردردم شدید بود که حتی با آقا هم نتونستم حرف بزنم بهش گفتم حالم بده نمیتونم بیدار بمونم. اونم تعجب کرد گفت باشه بخواب. بالشمو کنار زدم سرمو گذاشتم رو تشک تخت ولی سردردم باعث شده بود حتی تشک نرم تخت برام مثل یه سنگ باشه. پاشدم یه قرص خوردم و پتومو برداشتم اومدم زمین کنار بخاریم. معمولا هروقت میشم تو زمستون میام کنار بخاریم میخوابم. زیادم میخوابم اینجور وقتا. بخاری حس ارامش میده به آدم. دیشبم اومدم اینجا بعد چند دیقه راحت چشام سنگین شد و به خواب شیرین  رفتم. هروقت جایی از بدنم درد میکنه تا صبح کلی خواب میبینم متمايل به کابوس. استاد جانمو تو خواب دیدم، اقارو دیدم، فامیلای اقا رو دیدم مربی رانندگیمو دیدم عروس شده خخ ساعت 7 و نیم بیدار شدم ولی لذت خواب هنوز تو بدنم بود بازم خوابیدم :/

با این وضع میخوام درس بخونم خدایی؟ تنبلی و خواب زیاد اینا تو خون من نیستااا پاشو به خودت بیا 

خدایا دور کن شیاطین را از دنیای کوچک مجازی ام

لذت خواب کنار بخاری کوچولوم

هیجان خونم برای استاد

خواب ,تو ,تخت ,ولی ,میخوابم ,بیدار ,کنار بخاریم ,لذت خواب ,جانمو تو ,تو خواب ,خواب دیدم،

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها